به گزارش "ندای انقلاب" حوادث فتنه 88 و هتک حرمت به مقدسات، خصوصا روز عاشورا و امام حسین (ع)، مردم سراسر کشور را وادار به واکنش همه جانبه کرد.
روز عاشورا در سال 1388 مصادف با روز ششم دی ماه بود. در این روز گروهی که خود را منتسب به فرقه سبز میدانستند، به خیابانها آمدند و در چارچوب سناریویهایی از قبل طراحی شده با طرح شعارهایی علیه نظام اسلامی و ارزشهای آن، با هلهله کردن و کفزدن به عزاداران حسینی حملهور شدند و حتی برخی از خیمههای عزاداری را به آتش کشیدند.
حرمتشکنی بیمهابای ارزشهای مقدس توسط فتنهگران، علاوه بر نشان دادن ماهیت انحرافی این جریان، واکنش حماسی و بینظیر ملت را در نه دی به دنبال داشت. در این روز مردم به صورت متحد و یکپارچه در برابر فتنهگران به صحنه آمدند و تجدید میثاق با ولی فقیه و ارزشهای اسلام و انقلاب، آتش فتنه را خاموش کردند.
در پی شکلگیری این حماسه بزرگ تاریخی، مقام معظم رهبری در دیدارهای مختلف خود در این سالها همواره این اتفاق عظیم را تبیین نمودند و ابعاد متفاوت آن را به گوش مردم همیشه پایبند به انقلاب رساندند.
**علاج فتنه، صراحت در تبیین حق و صراحت در بیان حق است
مقام معظم رهبری در دیدار خود با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در سال 1388 گفتند: لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست، شناسائى لحظهها و انجام کار در لحظهى نیاز، خیلى چیز مهمى است.
حضرت آیتالله خامنهای تصریح کردند: "شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظهى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد."
رهبر معظم انقلاب اظهار داشتند: "دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمیتابند؛ فضاى غبارآلود را میخواهند. در فضاى غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عدهاى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهى خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند."
ایشان فرمودند: "حالا در مقابل یک چنین پدیدهاى، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند که علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق، صراحت در بیان حق. وقتى شما مىبینید یک حرکتى به بهانهى انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل «دشمن»ى در این فضاى غبارآلوده وارد میدان شد، وقتى مىبینید عامل دشمن که حرف او، شعار او حاکى از مافىالضمیر اوست آمد توى میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید. "
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: "همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آن کسانى که مستمعین بیشترى دارند، شنوندگان بیشترى دارند. این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کى چى میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابهلاى گرد و غبارِ برخاستهى در میدان مخفى کند، ضربه بزند و جبههى حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. "
رهبر معظم انقلاب گفتند: "خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. این، مخصوص یک گرایش سیاسى خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامى، همهى گرایشهائى که در مجموعهى نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که بالاخره آن حمایتى که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست. وقتى که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهاى اسلامى، کُشندگان انسانهاى مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلى جاهاى دیگر، مىآیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خوب، باید معلوم بشود این کسى که در نظام جمهورى اسلامى است، در مقابل این چه موضعى دارد؛ حاضر است تبرّى بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟"
ایشان تصریح کردند: "وقتى در داخل محیط فتنه، کسانى با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتى این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگى فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفافسازى نیست. شفافسازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است که کى به شفافسازى کمک میکند و کى به غبارآلودگى کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند."
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: "برادران عزیز! خواهران عزیز! شما بدانید و میدانید که انقلاب اسلامى یک حقیقت است، برخاستهى از یک سنت الهى است؛ این را نمیشود از بین برد، این را نمیشود متزلزل کرد. تا وقتى که آحاد مردم ایمان دارند، علاقه دارند، عشق دارند، اقدام میکنند، بدانند اگر همهى قدرتهاى عالم هم دست به دست بدهند، نخواهند توانست به این انقلاب و به این نظام و به این ملت صدمهاى وارد کنند. وظیفههائى است، باید انجام داد؛ گذرگاههائى است، باید از آنها گذشت و عبور کرد.
رهبر معظم انقلاب افزودند: "بعضى از این گذرگاهها سخت است، بعضى آسانتر است. الحمدلله ملت ما از خیلى گذرگاههاى سخت و دشوار عبور کرده که خیلى خیلى دشوارتر از آن چیزهائى بوده است که امروز هست، بعد از این هم خواهد بود. حضرت آقاى جنتى فرمودند که ملت ایران خیالشان از فتنهگران راحت بشود. من به ایشان عرض میکنم که فتنهگر و دشمن همیشه هست؛ امروز یک دشمن است، فردا یک دشمن دیگر است، پسفردا یک کس دیگر است، یک جور دیگر است."
ایشان اضافه کردند: "یک ملت وقتى بیدار بود، آگاه بود، عازم بود، ایمان خودش را حفظ کرد، زنده بود، رویش داشت، با همهى این معارضهها با آسانى - که روزبهروز آسانتر هم خواهد شد - ایستادگى میکند، دست و پنجه نرم میکند، بر همهى این معارضهها هم فائق مىآید. ما بحمدالله امروز نشانهى این رویشها را مىبینیم؛ این جوانهائى که توى انقلابند و من توصیه میکنم به مجموعهى دوستان که براى هرچه بهتر پیش بردن کار، از این جوانهاى امروز، از این نوخاستههاى انقلاب، رویشهاى انقلاب، هرچه بیشتر استفاده کنند. خیلى از این جوانها یا انقلاب را ندیدهاند یا در پیروزى انقلاب سنین خیلى کمى داشتهاند؛ اما امروز از کارى که ماها آن روز میکردیم، خیلى بهتر دارند عمل میکنند، خیلى قوىتر دارند عمل میکنند، هوشیارانهتر دارند کار میکنند. انقلاب بحمدالله برگ و بارش روزافزون است."
**مردم در نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنهگران زد
همچنین مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران نفر از مردم گیلان در تاریخ هشتم دی ماه 1389 به بیان ابعاد حماسه نهم دی 88 پرداختند و گفتند: "فتنهى سال گذشته جلوهاى از توطئهى دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابلهى با فتنه، خودشان به پا خاستند.
حضرت آیتالله ادامه دادند: "نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد؛ این نشانهى این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانى که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائى بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است.
ایشان با بیان اینکه "امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است" گفتند: " آن کسانى که با همهى وجود نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشتهاند، در درجهى اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهاى مستکبر و در رأس آنها آمریکا علیه ملت ما حرف میزنند، توطئه میکنند، گاهى شعار میدهند، گاهى اظهارات مزوّرانه میکنند، گاهى صریحاً دشمنى میکنند، گاهى در لفافه میبرند؛ اینها همه براى این است که تحلیل درستى از مسائل ایران و شناخت درستى از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیدارى است، ملت هشیارى است."
رهبر معظم انقلاب اظهار داشتند: "گناه بزرگى که برخى از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذى در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. دشمن سال گذشته با کارهاى اینها امیدوار شد؛ در حالى که آن انتخابات عظیم، آن حضور به آن عظمت، آن شرکت عظیم مردم در انتخابات، میتوانست کار را خیلى پیش ببرد و ملت ایران را در بسیارى از میدانهاى سیاسى موفق کند. اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس میشد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند."
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: "چالش عظیمى بود که دشمن از آن طرف حمایت کند، کمک سیاسى بکند، اسم بیاورد ملت ایران از این طرف با استحکامِ کامل در صحنه باشد. همان طور که ملت ایران در جنگ تحمیلى هشت سال از خود ابتکار نشان داد، شجاعت نشان داد، فداکارى نشان داد، در همهى صحنهها حاضر شد، در این جنگ نرم هم هشت ماه ملت ایران حقیقتاً از خود مهارت نشان داد. انسان وقتى به مسائل نگاه میکند و میخواهد از یک افق بالاترى مسائل را بررسى کند، متحیر میماند که این چه دست قدرت الهى است که اینجور دلهاى ما را، جانهاى ما را به سمت اهدافِ خودش حرکت میدهد؟ کار خداست. خدا با شماست. این خداست که شما را هدایت میکند. این خداست که دلهاى من و شما را متوجه به راه درست میکند."
ایشان تصریح کردند: "خوشبختانه جوانهاى ما با دلهاى پاکشان، با دلهاى نورانىشان، با حضورشان در مراسم گوناگون، رحمت الهى را جلب میکنند. و یکى از موارد جلب رحمت الهى، همین نهم دى بود. به برکت یاد حسینبنعلى سیدالشهداء (سلام اللَّه علیه) مردم در صحنه آمدند و بساط فتنهگران را جمع کردند."
حضرت آیتالله خامنهای خاطنشان کردند: "امروز ما باید هوشیار باشیم، باید بیدار باشیم، باید از همت خود ذرهاى نکاهیم؛ در همهى میدانها. مسئولین کشور موظفند. قشرهاى آگاه و هوشیار که به مسائل جامعه تسلط دارند، وظیفهى بیشترى دارند. جوانها موظفند. قشرهاى مختلف، همه وظیفه دارند."
** در ماجراى 9 دى روح دیانتِ حاکم بر دلهاى مردم نشان داده شد
مقام معظم رهبری همچنین اعضای ستاد برزگداشت 9 دی در سال 1390 به بیان عوامل شکلگیری حرکت عظیم مردمی در نهم دی ماه 88 پرداختند.
ایشان فرمودند: "آورندهى مردم به عرصهى خیابانها، و این حضور عظیم مردمى، و جسم جامعه که روح خروشانِ آنها را خوب نشان میدهد که در مراسم گوناگون مثل 22 بهمن، مثل روز قدس، و اخیراً در این دو سال، مثل روز 9 دى خداى متعال است؛ دست قدرت اوست؛ دلها دست اوست. نه حالا حضورهاى میلیونىِ عظیم مثل قضیهى 9 دى و امثال آن، بلکه اگر چنانچه هزار نفر آدم هم بخواهند یک جا جمع شوند، یک مدیریتى لازم است؛ این مدیریت را شوراى عالى تبلیغات انصافاً خوب انجام داده. ما هم همین را گواهى میکنیم و تشکر هم میکنیم از دوستانى که دستاندرکار این قضایا هستند."
حضرت آیتالله خامنهای تاکید کردند: "در قضیهى 9 دى سال 88 یک نکته اساسى است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنى همان روحى که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیمِ بىنظیرِ تاریخى در سال 57، همان روح در ماجراى 9 دى نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایاى گوناگونِ دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دى به شکل بارزى نشان داده شد؛ به طورى که جاى انکار و تردید و تأمل براى هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقى نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانتِ حاکم بر دلهاى مردم بود. پس اینجا ما دو تا عنصر در کنار هم داریم، یک عنصر، عنصر مردم است؛ که مردم در هر کشورى، در هر جامعهاى، اگر چنانچه همت کنند، بصیرت به خرج بدهند، عمل کنند و وارد میدان بشوند، میتوانند همهى مشکلات را حل کنند. یعنى بزرگترین کوهها در مقابل حضور مردم از بین میرود؛ میتوانند کوههاى بزرگ را جابهجا کنند. این یک حقیقت آشکارى است که بسیارى از تحلیلگران اجتماعى در کشورهاى اسلامى و دیگر کشورها آن را درست لمس نکردند، درک نکردند؛ ما این را لمس کردیم. هنر بزرگ امام بزرگوار ما هم همین بود."
ایشان اضافه کردند: "عنصر دوم هم عنصر ایمان دینى مردم است. ایمان دینى، آن معجزهگرى است که قادر است اولاً همهى مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختىها را براى آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگرى این خصوصیت را ندارد. ایمان دینى میگوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید، پیروزید؛ اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتى کسى یک چنین اعتقاد و ایمانى داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان میشود. این همان عاملى است که در صدر اسلام هم اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد؛ 9 دى این را نشان داد.
رهبر معظم انقلاب اظهار داشتند: "9 دى یک نمونهاى بود از همان خصوصیتى که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنى مردم احساس وظیفهى دینى کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توى خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. با این حرکت مردم، آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفى کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند، بکلى نقش بر آب شد؛ یعنى مردم نشان دادند که این، مردم ایران است. تحلیلگران خارجى وقتى نگاه کردند، گفتند از بعد از رحلت امام بزرگوار، یا شاید بعضى گفتند از بعد از حرکات اول انقلاب، هیچ اجتماعى با این بزرگى، با این تپش، با این شور و هیجان وجود نداشته، که مردم وارد میدان شدند. این، حقیقت 9 دى است."
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: "این حرکت، حرکت بزرگى بود و کار بزرگى هم انجام داد. فتنهى 88 تنها آن چیزى نبود که توى خیابان به وسیلهى تعدادى آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشهدارى بود، یک بیمارى عمیقى درست کرده بودند، اهدافى داشتند، زمینهها و مقدمات فراوانى برایش چیده شده بود، کارهاى بزرگى شده بود و هدفهاى بسیار خطرناکى دنبال این کار بود، که با این برخوردهاى گوناگون سیاسى و امنیتى و اینها حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمى لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دى بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنهگران را در هم پیچیدند. لذا حادثهى 9 دى یک حادثهى ماندنى در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم پارسال بود یا پیرارسال بود که این حادثه، حادثهى کوچکى نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستى حفظ شود، بایستى گرامى داشته شود."
ایشان اضافه کردند: "البته شما آقایانى که مسئول مدیریت این جریان هستید، سعى کنید جنبههاى شعارى را بر این حادثه غلبه ندهید. باز هم من تکرار میکنم: کار شوراى هماهنگى تبلیغات، مدیریت است؛ والّا کار را مردم میکنند، و دلها دست خداست. مردم را خداى متعال توى صحنه مىآورد؛ یعنى همان ایمان الهى و توفیق الهى و تأیید الهى است که مردم را در صحنه مىآورد. منتها خب، مدیریت لازم است؛ شماها مدیریت میکنید، مدیریتتان هم شایسته است."
رهبر معظم انقلاب تصریح کردند: "بنابراین سعى کنید حالت شعارى غلبه پیدا نکند. البته شعار لازم است. شعار یک چیز حتمى است، لازم است؛ شور، هیجان، حماسه لازم است؛ منتها بایستى عمق شعارها تبیین شود؛ یعنى همین کارهائى که اشاره کردند، تبیین شود: حرف ملت ایران آن روز چه بود، امروز چیست؟ حرکت ملت ایران و جهت این حرکت چگونه حرکت و جهتى است؟ ما در سایهى دین حرکت میکنیم. به کمک خداى متعال و صاحب دین است که حرکت میکنیم. هدف ما هم تحقق آرمانهاى الهى و همان چیزى است که دین به مردم وعده داده و براى مردم هدیه آورده است."
ایشان ادامه دادند: "ضمناً توجه داشته باشید؛ یکى از خصوصیات دیگرى که در حادثهى 9 دى هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهى عاشوراست. یعنى در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکتهى عظیمِ عجیبِ تاریخى را بیان کردند: «ماهى که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکى نیست: پیروزى خون بر شمشیر.
رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کردند: "ماها عادت کردهایم، این حرفها را هى تکرار میکنیم؛ کأنه عمقش گاهى از یادمان میرود. خون بر شمشیر پیروز میشود، مظلوم بر ظالم فائق مىآید، کشته بر کُشنده فائق مىآید؛ این همان چیزى است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرّم سال 57 مطرح کردند، در قضیهى 9 دى هم باز پاى امام حسین(ع) در میان بود، پاى عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریهآور از سوى این گروههاى ایضاً سخیف، در عاشورا پیش نمىآمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومى مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پاى عاشورا در میان بود."
امام علی (علیه السلام): لا یعرف الحق بالرجال. حضرت امام خامنه ای (مدظله): ملاک تشخیص حق اشخاص موجه نیست .
حضرت امام خامنه ای(مد ظله): بصیرت یعنی اینکه بدانیم: شمری که سر از امام حسین (ع)برید همان جانباز جنگ صفین است که تا مرز شهادت پیش رفت.
برخی مقامات آمریکایی در حالی از ترور سردار سلیمانی سخن میگویند که مقام معظم رهبری چهار مرتبه سردار سلیمانی را “شهید” و “شهید زنده” خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرمودهاند: “خدای متعال میخواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.”
پاسدار انقلاب اسلامی آگاهانه راه حسین (ع) را که ادامه راه انبیاءالهی است انتخاب می کند و در این راه، فروغ خون اصحاب حسین (ع) و شهیدانگلگون کفن کربلا را چراغ راه خویش قرار می دهد.
2- شهادت دُرّ گرانبهایی است که بعد از جنگ به هر کس نمی دهند.
3- ما فقه بـه معنـای واقعی کلمـه و قرآنی آن را در میدان جنگ آموخته ایم .
4-امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند.
5-شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.
6-همه کسانی که در جنگ تحمیلی هشت ساله، چه با حضور خود یا فرزندان وعزیزانشان، حضور و فعالیتی داشته اند، مخصوصا خانواده شهیدان عزیز وجانبازان و اسیران گرامی، باید بدانند که در امتحانی بزرگ شرکت کرده و درآن سربلند بیرون آمده اند .
7-فرزندان شهدا بدانند که پدران آنان موجب شدند که اسلام، در چشم شیطانها و طاغوتهای عالم، ابهت پیدا کند.
8-ایستادگی در مقابل دشمنان مقتدر و مسلط، زورگوی ظالم و پرروی گستاخ،کار بسیار بزرگ و با عظمتی است. این همان کاری است که مردم ما کردند وعظمت ملت ما به خاطر همین شهادت جوانان شما و شجاعت فرزندانتان بود.
9-شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است کهبالاترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت ازدستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود.
10-شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی، که زبانها و قلمها از توصیف آن وچشم و دلها از مشاهده آن ناتوانند، مشعلدار پیروزی و استقلال ملتند و حقبزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است.
11-پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشتهمی شود، در حقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آنها زنده اند و روز به روززنده تر خواهند شد.
12-من اکنون به پدران و مادران، همسران و فرزندان، خواهران و برادران ودیگر کسان شهدای عزیز و جانبازان و اسراء و مفقودین درود می فرستم و اعلاممی کنم که آنان در رتبه و شان معنوی، بلافاصله پشت سر عزیزان فداکارخویشند.
13-هر چه داریم، به برکت جانفشانیها و فداکاری هاست، به برکت روحیه شهادت طلبانه است.
14-اساسا جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه ای از اخلاصها و توجه ها و جز با حرکت به سمت "انقطاع الی الله" حاصل نمی شود.
15-اگر مجاهدت فداکارانه جوانان این مرز و بوم که به این شهادتها منتهیشده است نمی بود، همه روزهای این ملت، در زیر چتر سیاه ظلم و تجاوز ودخالت دشمنان اسلام و ایران، به شبهای تار بدل می گشت.
16-فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود.
براى من افتخار و شرف است که در جمع خانوادههاى معظم شهیدان و بازماندگان افرادى که برترین عناصر انسانى زمان ما بودند و در جمع جانبازان عزیز که شهیدان زندهى دوران ما هستند، حضور پیدا کنم.
خانوادهى شهیدان و ایثارگران از نظر تأثیر و ارزش رفتار و حرکت، فقط با خود شهدا قابل مقایسه هستند؛ با هیچ قشر دیگرى در انقلاب، این مجموعه قابل مقایسه نیستند. ارزش آن مادران و پدران، آن همسران و فرزندان و بازماندگان که حرمت خون شهیدشان را حفظ کردند و خودشان با صبرشان، با گذشتشان مظهر دیگرى شدند از فداکارى در پیشبرد اهداف انقلاب، این است که یکى از مؤثرترین و نقشآفرینترین عناصر کشورند. نمیخواهیم تعارف کنیم یا خوشامد بگوئیم؛ میخواهیم حقیقت مطلب آنچنان که هست، روشن شود.
یک ملت با آرمانهاى بلند و اهداف مقدس و والا در مقابل جبههى وسیع دشمنىهاى کینهتوزانه، براى رسیدن به این هدفها و آرمان چه کار باید بکند؟ جز همت، جز عزم راسخ، جز ورود در میدانهاى خطر، جز خطرپذیرى و آمادگى براى رویاروئى با حوادث، کار دیگرى میتواند بکند؟ و ملت ما این کار را کرد. ملت ما به دنبال آرمانها و هدفهاى والاى انقلاب اسلامى در مواجههى با دنیاى نکبتبار کفر و استکبار و کینتوزىهاى قدرتهاى سلطهطلب شرق و غرب حرکت کرد و عزم راسخ نشان داد. مظهر این عزم راسخ در یک دورهى طولانى، همان جوانانى بودند که به تعبیر توصیف کنندهى شهدا کربلا «لبسوا القلوب على الدّروع کأنّهم یتهافتون الى ذهاب الأنفس»؛ دلها را بر روى زرهها پوشیدند و به استقبال خطر رفتند؛ عاشقانه وارد میدان شدند و جان گرامى و عزیزشان در مقابل آن آرمانها در نظرشان کوچک شد. با چنین عزمى، با چنین اقتدار معنوى و روحىاى رفتند و در میدانها ایستادند. مقاومت آنها توانست زانوى جبههى متحد کفر و استکبار را خم کند، او را از پا در آورد و از میدان خارج کند. این کار را جوانهاى ما کردند.
اگر ما در زمینههاى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، آبادى کشور، عزت ملت هر پیشرفتى در طول این بیست و هفت سال کردیم، مرهون فداکارى آن کسانى است که در بحرانىترین روزها و سختترین آزمونها سینههایشان را سپر کردند و رفتند در مقابل خطر ایستادند؛ هوشیارانه و صبورانه مقاومت کردند و جنگیدند. «فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر». برترینهاشان آن کسانى بودند که به شهادت رسیدند. شهداى زندهى ما، این جانبازان عزیز هم در حقیقت شهیدند، اینها برترینهایند. این بود که ملت ایران را به صورت یک نیروى شکستناپذیر در آورد؛ این است که در تحلیلهاى امروزِ دنیا، آنجائى که صحبت از تعرض و تجاوز و اهانت به ملت ایران است، عقلاى قوم میگویند با ملت ایران شوخى و سرسختى نکنید. این اقتدار معنوى را همین جوانها براى ما به وجود آوردند و این شد یک ذخیره براى این ملت. خون شهیدان ما هدر نرفت؛ خدا را سپاس میگوئیم.
شهداى ما، هر قطره خونشان توانست اکسیرى بشود براى تبدیل عنصرهاى پَست و نخالهى وجود ما به عنصرهاى والا و باشرف. شهدا خودشان متحول شدند و در ارواح جوانان ما و مردم ما تحول آفریدند. جوانهاى امروز نه امام را که مظهر قداست و شرف و نمونهى برترین اولیا بعد از معصومین بود، دیدهاند، نه دوران جنگ را تجربه کردهاند، نه سختیهاى دورانهاى قبل از انقلاب را دیدهاند؛ اما همین جوانهاى امروز با روحیهى آماده و قوى، با ذهن روشن و عزم راسخ ایستادهاند. این بر اثر چیست؟ این همان تزریق خون است که شهیدان ما به این انقلاب انجام دادند؛ شهیدان ما را زنده کردند. این، یک ذخیره است. این ذخیره را ملت ایران باید حفظ کند.
به خانوادهى شهدا میخواهیم بپردازیم. من عرضم این است که پدران شهدا، مادران شهدا، همسران صبور شهدا، فرزندان شهدا در این افتخارات پشت سر شهدا قرار دارند. اگر خانوادههاى شهدا این صبورى را نمیداشتند، این تکریم به شهادت عزیزان خود برایشان اینقدر بااهمیت نبود، قدر شهادت در جامعهى ما مىشکست. شهدا خودشان گوهر گرانبهائى شدند و درخشیدند و خانوادههاى شهدا با رفتار خود، با ایمان خود، با صبورى خود، این گوهر درخشنده را در معرض دید همه قرار دادند.
لازم است از همسران جانبازان هم صمیمانه تشکر کنم؛ خانوادههاشان، همسرانشان، که این شهیدان زنده را مثل جان گرامى رعایت کردند و حفظ کردند.
دو سه نکته عرض کنیم: یکى این است که یاد شهیدان نباید در جامعهى ما از ذهنیتها خارج شود. شهیدان را باید زنده نگه داشت. یاد شهیدان را باید گرامى بدارید و زنده نگه دارید؛ در همهى استانهاى کشور این معنا وجود دارد. بیست و سه هزار شهید استان خراسان بزرگ - شامل سه استان کنونى - یکى از برجستهترین و بزرگترین رقمهاى افتخارآفرین است. نگذارید غبارهاى فراموشى - که عمداً گاهى این غبارها را میخواهند بر روى این خاطرههاى گرامى بپاشند و قرار بدهند - روى این خاطرههاى گرامى را بگیرد؛ زنده نگه دارید. مسئولان هم بایستى این کار را بکنند؛ مسئولان بنیاد شهید هم موظفند؛ مسئولان دستگاههاى دیگر دولتى و عمومى هم وظیفه دارند. خود خانوادهها هم در محیطهائى که شعاع نفوذ و سلطهى آنهاست، این کار را انجام بدهند. از نام شهید و از افتخار به شهید هرگز غفلت نکنید. تبلیغات عنادآمیز دشمنان سعى کردهاند که ارزشهاى شهید را بتدریج کم کنند و در مواردى به ضد ارزش تبدیل کنند! این در کشور ما اتفاق افتاد؛ این سعى انجام گرفت؛ البته خنثى شد. اما عدهاى این قدر وقاحت ورزیدند که نام شهدا و اصل شهادت را زیر سئوال ببرند. شما ببینید توطئههاى دشمن تا کجا از لحاظ فرهنگى و سیاسى نفوذ میکند و چقدر من و شما باید هشیار باشیم که جلو این توطئهها را بگیریم. معیار اسلامى، «شهید» را از زمرهى مردم معمولى بیرون مىبَرد و در کنار اولیا و صدیقین قرار میدهد؛ آن یک نگاه والائى است که به عقل ما هم درست نمىگنجد. حتّى با نگاههاى مادى معمولى، شهید آن کسى است که جان خود را براى نجات شرف و استقلال ملتش فدا کرده. هیچ وجدان و شرفى، هیچ دل بیدار و غیر بیمارى میتواند این را انکار کند؟ در کشور ما، در ایران اسلامىِ ما در یک برههاى از زمان سعى کردند این را انکار کنند. فرزندان شهدا به نام پدرانشان افتخار کنند. آنها کسانى بودند که نه در راه تهاجم به یک کشور بیگانه و به یک همسایه، در راه مقابلهى با تهاجم یک دشمن، در راه حفظ میهن، حفظ استقلال، حفظ شرف ملى ایستادگى کردند. آن کسانى که در زمان حکومت شریر بعثى، به ایران حمله کردند و میخواستند ایران یا لااقل قسمتى از ایران را مثل وضع فعلى عراق بکنند که اشغالگر بیاید داخل خانه و محلهى زندگى مردم و امکان تنفس را از پیر و جوان و مرد و زن بگیرد؛ به آنها اهانت کند، آنها را تحقیر کند، پا روى گردن آنها بگذارد؛ این کار را میخواستد با ملت ما بکنند. ببینید امروز اشغالگران در عراق چه کار میکنند! جلو جوانِ غیور عرب، مرد بیگانه همسر و خواهر او را بازرسى بدنى میکند! به یک مرد غیور از دیدن چنین منظرهاى چه میگذرد؟ یک جوان غیرتمند عرب را در مقابل همسرش، در مقابل فرزندانش روى زمین میخوابانند، لگد روى پشت و روى سرش میگذارند. به یک خانوادهى عزتمند و با شرف چه میگذرد در یک چنین وضعى؟ اینها میخواستند این کار را با ملت ایران بکنند. صدام و حزب بعث و پشتیبانان امریکائى و شوروى و اروپائىِ او قصد داشتند با ملت ایران چنین معاملهاى بکنند. و این جوان رزمندهى ما نگذاشت. کدام افتخار از این بالاتر؟ جوان رزمندهى ما رفت مثل کوه در مقابل تجاوز دشمن ایستاد. چه افتخارى با این افتخار برابرى میکند؟ شما دختر همین جوانى، پسر همین جوانى، همسر همین جوان بودى، پدر مادر همین جوان هستى؛ افتخار کن. این یک مطلب، که یاد شهدا، افتخارات شهدا، عزت شهدا را همه باید نصبالعین خودشان قرار بدهند؛ نگذارید فراموش بشود. شما غفلت کنید، نیروهاى انقلاب غفلت کنند، نیروهاى مؤمن غفلت کنند، نفوذىهاى دشمن از آن طرف وارد میشوند و چیزى هم طلبگار میشوند. «فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحّة على الخیر اولئک لم یؤمنوا فاحبط اللَّه اعمالهم»؛ وقتى که روز خطر است، در لانهها خزیدند و نفسشان در نیامد. وقتى خطر برطرف شد؛ مردان خطرپذیر در مقابل خطر سینه سپر کردند و خطر را برطرف کردند، اینها از لانههاشان بیرون مىآیند؛ زبانهاى دراز، زبانهاى تیز، طلبگار هم میشوند! مگذارید دشمنان انقلاب، دشمنان امام، دشمنان خط جهاد، دشمنان خط ایمان باللَّه، طلبگار بشوند.
من تشکر میکنم از کسانى که یادوارههاى شهدا، کنگرههاى بزرگداشت شهدا را با محتواها و مضمونهاى قوى و عالى در سراسر کشور برگزار کردند و همچنین از آن کسانى که یاد و خاطرهى شهیدان را در کتابها تدوین و پخش کردند. بنده خودم از این کتابها هر چه دستم برسد میخوانم و بهرهمند میشوم؛ حقیقتاً بهرهمند میشوم. انسان لذت مىبرد؛ از لحاظ روحى ابتهاج پیدا میکند وقتى این شرح حالها را میخواند. نگذارید این خط متوقف بشود.
نکتهى دوم این است که خود خانوادهى شهدا؛ جوانهاى شهدا؛ پسرهاشان، دخترهاشان بایستى پاسداران حقیقى ارزشهاى شهید باشند. امروز بحمداللَّه بسیارى از فرزندان شهیدان و جانبازان ما در دانشگاهها، در رتبههاى علمى یا فارغ التحصیل شدند یا در شرف فارغ التحصیلى هستند؛ مبادا امواج گوناگون، اینها را از آن ریشهى باارزشى که دارند، غافل کند. ریشهى آنها همان شهادت است. فرزندان جانباز افتخار کنند به پدران جانبازشان که با جوانىِ در عین سلامت و تندرستىجسمى به میدان جنگ رفتند و براى خاطر خدا سلامتشان را براى همهى عمر - یا چشمش را، یا گوشش را، یا دستش را، یا نخاعش را - از دست دادهاند. این، افتخار دارد. این حرکت عظیم، بزرگترین افتخار است. فرزندان این عزیزان، همسرانشان و خانوادههاشان به وجود اینها افتخار کنند. خود شما پاسدارى کنید؛ نبادا بگذارید کسانى با تبلیغاتشان، با وسوسههاشان این روحیه را بشکنند. من گاهى در ملاقات با خانوادههاى عزیز شهدا، از اینها میشنوم که از برخى از اظهاراتى که گاهى کسى گوشهکنار میکند، گلهمندند. تحت تأثیر این حرفها قرار نگیرید. حقیقت را که نمیشود پوشاند؛ این حقیقت درخشان که عزیز شما توانسته است کشورش را، استقلالش را، عزت و حرمت ملى را حفظ کند. این نکته مربوط به خانوادههاى شهدا و خانوادههاى جانبازان است.
نکتهى سوم در مورد بنیاد شهید است. بنیاد شهید بایستى همهى توان و نیرو و نشاط و امکانات را در خدمت رفاه مادى و معنوى و اخلاقىِ خانوادهى شهدا قرار بدهد. این، اصل است. این اصل باید در همهجا مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مشهد و خراسان و هم در نقاط دیگر.
و آخرین نکته این است که داعیهى ما در دنیاى امروز، داعیهى کوچکى نیست؛ داعیهى بزرگى است. نمیتواند تبلیغات خارجى تو سر جنس ما بزند. ما میدانیم چه میخواهیم و چه داریم؛ ارزشش را میدانیم. داعیهى ما آنچنان داعیهاى است که امروز در دنیاى اسلام، در هر کشورى از کشورهاى اسلامى - چه در آفریقا، چه در آسیا - و در هر نقطهاى این داعیهها و این شعارها مطرح بشود، اکثریت قاطع مردم با آن همراهى خواهند کرد؛ براى آن شعار خواهند داد و اظهار ارادت و عشق خواهند کرد. این، داعیهى ماست؛ یعنى داعیهاى است که حرف دل همهى ملتهاى مسلمان است. شما استقبالى را که مسلمانها در کشورهاى مسلمان از رئیسجمهور کنونىِ ما و در دورانهاى قبل از رؤساى جمهور ما - که آنها را مظهر نظام اسلامى میدانستند - کردهاند، ببینید. این دیگر عرب و عجم ندارد؛ اینجا آسیائى و آفریقائى ندارد. وقتى کسى که مظهر ایران اسلامى است و در آن کشورها حاضر میشود، دلها، نه به صورت تشریفات، نه ظاهرسازى، به استقبال او میروند و براى او شعار میدهند؛ اگر دولتها و پلیسهاى آنها و دستگاههاى امنیتى آنها جلوشان را نگیرند. داعیهى ما چنین داعیهاى است و این داعیه در همهى دنیاى اسلام طرفدار حداکثرى دارد. من میگویم دنیاى اسلام، اما دائره از این وسیعتر است؛ در غیر دنیاى اسلام، مردمى که با کارى که جمهورى اسلامى دارد میکند و کرده است، آشنا هستند، آنها هم همین احساس را دارند؛ منتها آنجا آشنائىها کمتر است. تبلیغات ما، تبلیغات متناسب با عظمت کارمان نبوده؛ تبلیغاتمان ضعیف بوده است. هرجائى که میدانند، از این آرمان طرفدارى میکنند. این آرمان چیست؟ این آرمان «ضدیت با نظام سلطه» است.
ما میگوئیم دنیا را سلطهگران عالم تقسیم کردهاند به دو قسم: سلطهگر و سلطهپذیر. ما با این مخالفیم. سلطهگران غلط میکنند که بر دنیاى غیر کشور خودشان میخواهند سلطه پیدا کنند. و دولتهاى سلطهپذیر - که زورگوئى آن سلطهگران را قبول میکنند - بیجا میکنند که علىرغم میل ملتهاى خودشان تسلیم آن سلطهگرها میشوند؛ این حرف ماست. ما میگوئیم ملتها هویت خودشان را باید حفظ کنند؛ منافع خودشان را باید حفظ کنند؛ منابع طبیعىشان باید براى خودشان باشد؛ دیگران نباید به اینها زور بگویند؛ نباید سرزمین اینها را غصب کنند؛ نباید بر اینها سلطهى سیاسى و فرهنگى پیدا کنند؛ این حرفى است که همهى ملتها و بسیارى از دولتها این حرف را قبول دارند و از بن دندان این حرف را مىپذیرند. این داعیهى ماست. شعار در دنیا خیلى است؛ هنر ملت ایران این است که این شعار را در عمل محقق کرده؛ «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». روشنفکرهاى زیادى در دنیا همین حرفها را زدند؛ اما حرف بود. ملت ایران عمل کرد؛ ملت ایران ایستاد و همین ایستادگى بود که برکت کرد و صدق دعاى ملت ایران را براى ملتهاى دیگر ثابت کرد و اینطور ملتهاى دیگر علاقهمند به ملت ایران شدند. این داعیهى ماست. این داعیهاى است که کسى در کشور ما بتواند از او دست بردارد؟! جرأت کند از مردم ملاحظه نکند و بتواند بر خلاف این داعیه حرکت کند؟! آن مجموعهاى، آن حزبى، آن گروهى، آن جناحى، آن جریانى که بخواهد برخلاف این رفتار کند، مردم توى دهن آن جریان میزنند.
رحمت و فیض الهى را براى ارواح طیبهى شهداى عزیزمان مسئلت میکنم. عافیت و سلامت را براى جانبازان عزیزمان از خداوند متعال مسئلت میکنم. صبورى و تحمل را براى خانوادههاى عزیز شهدا، خانوادههاى جانبازان، فرزندان آنها، همسران آنها، پدر و مادرهاى آنها مسئلت میکنم.
پروردگارا! ما را در این راه ثابت قدم بدار. پروردگارا! رفتار ما، گفتار ما، نیتهاى ما را مورد رضاى ولیّت قرار بده؛ ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! روح امام را از ما راضى کن؛ روح شهدا را از ما راضى کن؛ مرگ ما را جز به شهادت در را خودت قرار مده.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه
وصیت نامه | |
|
|
|||||||||||||||||
|
فراموش کرد
سرزمین کربلای ایران ، سرزمین جوانان بی ریا و خاکی به خدا پیوسته ، یاد مانهایی با مظلومیت شهدا بی کفن خفته در رزم گاه شجاعت ، یادمانهایی که امکانات ندارد ، در گرد و غبار تابستان منطقه ، گل و لای زمستان ، با بسیجیان خاکی بی ریا پا برهنه ، چادر های گل آلود دختران تشنه آرمانهای شهدا و امام شهدا .... در آمیخته و خبری از آبادانی این زیارت گاه ها نیست ، راستی متولی این سنگرهای مقاومت ، ایثار ، سربازان واقعی عاشقان به خدا پیوسته ، چه کسی است ؟!
آیا نمی شود از این بودجه و اعتبارات ملیاردی فرهنگی کشور و غیره این سرزمین عشاق روح الله (ره ) ، کربلای معلی حسین (ع) ، سربازان ولایت ، بارگاه و زیارت گاه در شان آنان ساخت ،
مگر نه اینان فرزندان حسین زمان (ع)خود بودند ، مگر نه آنان در صف شهدای سید الشهداء بودند ، مگر نه آنان در مقابل یزید زمان خود با سلاح مدرن جسمشان پاره پاره و خونشان به زمین ریخت ،
یادمان فقط همان چهار ستون با یک پرچم بر بالای آن نیست ، این سرزمین زائر دارد ، مهمان دارد ، عاشق شهدا دارد ، یاران ولایت دارد ...
سرداران و دیگران که شاهد رزم بی امان شهدا بودند ، فقط بلدند تحلیل کنند ، پس کو ارزشهای خدایی و دینی که در این سرزمین سربازان خفته در اروند ، در شلمچه ، طلائیه ، جذابه ... باید آماده کرد ، پس کو آن گنبد و بارگاهی در شان شهداءی فاتح خوزستان ، فاو شلمچه ...
به همین زودی همرزمان خود را فراموش کردید ؟! ، اصلا" کی سرزدید ؟ ببینید چه خبر ؟ مسیر های منتهی به یادمانها گنچایش حرکت این همه وسیله نقلبه زائران را دارند ؟ ، تصادفات خودروها به علت نبود جاده های مناسب تردد آنها ، پارکینک های در هم ریخته که محل پارک وسیله هم نیست ... معلوم نیست با چه آسفالتی درست شده ، چاله های پر از آب و گل ... ! ! ، برای همه چیز که هویت فرهنگ غنی اسلام را ندارند هزینه می کنیم به غیر از آبادانی سرزمین شهداء که فرهنگ و دانشگاه تمامیت دین حقیقی اسلام در آن بوده و هست
برادر همرزم شهید ، طرح نداری ؟ ، اعتبار نداری ؟ ، همراه و یاور نداری ؟ برای ساخت مکانی پر محتوا و معنوی در شان شهدای به خون خفته سرزمبن نور ،
امام و شهداء را که داریم ، کشور امام زمانی (عج) و خدایی را که داریم ، از خدا و ولی فقیه مسلمین اسلام ناب ، شهداء مردم مومن و مسلمان یاری بجویم
یا اینکه دلت دنبال دنیاست به شهدا توجه نداری ؟ فراموش کردی خاک خون آلود سرزمین شهدا را ؟
شاید دنبال نمایندگی ، مسئولیت ، ریاست ، جاه جلالی ...؟
خودم با چشمان خودم دیدم زائرانی که لغزیدند و در گل و لای غوطه ور شدند و ........،
می دونید ، اگر فراموش نکرده ایم سرباز ولایتیم ، اگر فراموش نکردیم که همرزم شهداء بود ه ایم ، اگر فراموش نکرده ایم که مدیون فداکاری ، ایثار ، ولابت مداری ، مقاومت شهداء ایم