بسم رب الشهداء شهید عباس در بزنجا ن درخا نواده ای فقیر و مسلمان و متعهدودرد کشیده متو لد میشو د پای بندی خا نواده او بویژه پدر ش به اسلا م باعث گرد ید که از همان کو د کی عشق به خدا و خا ندا ن عصمت در جا ن وقلب سیدعباس ریشه بدواند وازنز د یک با درد و فقر مر د م بر خوردداشت وبخوبی ان راحس ولمس می کرد ورو حیا ت مذ هبی او به تدر یج او ج میگرفت اومردتقوی واستقا مت بود سرتا پای وجودش عشق به خدا و قرآ ن و اسلا م امام و پیروی از خط رهبرش بو د در د نیا به هیچ چیزدلبستگی نداشت و هرگز پا یبند ظواهر زندگی نبود ماد یات برایش بی ارزش بو دتمام تو جهش به معنو یا ت بو د دو ره کو دکیش را در کو چه های خاکی سپری نمود ودرهر شبا نه روزی ساعتی از عمرش درمسجد میگذشت دوره تحصیلات ابتدا یی را درمیان دیوارهای کا هگلی مدر سه روستا یش گذرا ند و ر نج و غم تحصیل را در اتا قهای تنگ و غمناک با سقفی چو ن غربال چشید و درس خوا ندن را بد و ن کمتر ین امکا نات که حاکی ازاند و ه ر و ستا زادگا ن بو د ادامه داد از هما ن کود کی با اخلاق شیرین و تبسمی که همیشه برلب داشت همکلا سی هایش مجذو ب اخلاق او بودند و بدین ترتیب دوستان بسیاری د وراوجمع شد ند سه سال از دوران متو سطه خود را دردبیرستان بزنجان طی نمودوپس از ان و ارد دانشسرای مقدما تی درشهرستان بم شد ودرسال 1356بو د که دیپلم دانش سرا را اخذ پس ازان به مدت یکسال در گو شک سفلی ازتوا بع شهرستان بافت بصو ر ت معلم پیما نی بکارو فعالیت پردا خت پس ازان برای خد مت نظام احضار ودر پاد گا ن مشهد مشغو ل به کار شد واین همزمان با او ج گیری انقلاب محرومان مسلمان ایرا نی به رهبری بت شکن قرن امام خمینی بو د انقلابی که پس از14سال قرن اسلا م رااز انحراف و اسارت نجات بخشیده و ثابت نمود که اسلام است که می توا ند بشر را از قیدبند گی و ظلم وتباهی نجات د هد و این امت مسلما ن هستند که توا نسته اند خون اسلا م رادر قلبها گر م نگهدا شته وقلبها را در راه خدا به طپش درآو رند .در این میان شهید سیدعباس نیزبه سهم خود فعا لا نه به مبارزه پردا خت ودرافشای چهره پلید رژیم پهلوی نقش مهمی به عهده گر فت و دمی نیا سو د .پس پایان دوران آموزش در مشهد به شهر ستان با فت آمده ودریکی از رو ستا های ساردو ئیه مشغو ل بکارو پس از اتمام دوران خد مت در خد مت آموزش و پرورش درآمده ودریکی ازروستا های اطراف گو غربنام آدر نجا ن به تربیت نو نها لان مشغول شد .او با برخورد شیرین خود همه را مجذوب اخلاق خودمی نمود چنا نکه انان که بااو همکار بوده اندبرخورد داشته اند خاطرات شیرین وخوشی ازاودارند .او درخرداد59به د بستان بر کنان بافت انتقال یا فت و این مصا دف با او ج گیری تجا و زصدا میا ن به میهن اسلامی ایرا ن بو د .پس از پا یا ن سال تحصیلی و پس از نجا ت مبارزان ازدست بنی صد ر که سدی در راه پیرو زی بود ودرتفرقه اندازی بین ار گا نهای مختلف در جبهه نقش بسزا یی داشت تا انجا که درکردستان برادران ارتشی را دردرگیری با پاسداران تشو یق نمود اگر چه این دسیسه با هو شیاری طر فین عملی نشد ودست توا نای رهبر به موقع این مزد و ر آمر یکا رابه زباله دا نی تاریخ فرستاد شهید عزیز وروز پنجشنبه 27شهر یو ر ماه 1360از زندان تن بدر امد وبرای نبرد باصدامیا ن ورهایی اززندا ن تن بدر آمده وبرای نبرد با صدا میان و رها یی خا ک سرزمین اسلا می از چنگال دیو صفتان عازم جبهه شدو هجر تی نو اغاز کرد .درگفتار شیرین خوداومشخص است چنا نکه درزمان حرکت از خا نه این کلمات رادردفترخا طراتش نوشته